این دختر 8.5 ماهه که والدینش نابینا هستند، به حکم قاضی قرار است از شیرخوارگاه نزد خانوادهاش برگردد اما هنوز پرستاری که بتواند از او در خانه نگهداری کند، پیدا نشده است. از سوی دیگر یک مرد ایرانی مقیم سوئد که مدعی شده بود قصد کمک 155هزار دلاری به این دختربچه را دارد، کلاهبردار از آب درآمد و سرمایه وکیل این خانواده را بالا کشید.
8.5ماه پیش، وقتی نگار کوچولو در یکی از بیمارستانهای تهران به دنیا آمد، بهعلت زایمان زودرس تحت مراقبتهای ویژه قرار گرفت اما این همه مشکلاتی نبود که او با آنها دست به گریبان بود. پدر و مادر نگار هر دو نابینا بودند و از سوی دیگر استفاده مادر از قرصهای آرامبخش آنهم در زمان بارداری باعث شده بود که دختربچه دچار بیماریهای مختلفی شود.
به تشخیص پزشکان بیمارستان، نگار کوچولو در بخش مراقبتهای ویژه بستری و تلاش برای درمان بیماریهایش شروع شد. کمتر از یکماه بعد، وقتی پزشکان اعلام کردند که نگار میتواند مرخص شود، راز مهمی فاش شد. اینکه پدر و مادر او هر دو نابینا بودند و توانایی پرداخت هزینههای بیمارستان را نداشتند. مسئولان بیمارستان که احتمال میدادند آنها نتوانند از دخترشان به خوبی مراقبت کنند، ماجرا را به بهزیستی گزارش کردند و به این ترتیب نگار کوچولو به جای خانه به شیرخوارگاه منتقل شد؛ جایی که به خوبی از او مراقبت میشد تا بیماریهایش هر چه زودتر بهبود یابند. پدر و مادر نگار اما وابستگی عاطفی زیادی به دخترشان پیدا کرده بودند و تلاش میکردند تا بتوانند دخترشان را از شیرخوارگاه به خانه برده و نزد خود بزرگ کنند.
درحالیکه والدین نگار بهدنبال راهی برای بردن دخترشان به خانه بودند، حسین احمدینیاز، وکیل پایه یک دادگستری بهصورت رایگان وکالت این پرونده را بهعهده گرفت تا زوج نابینا را به تنها آرزویشان که بزرگ کردن دخترشان بود، برساند.
احمدینیاز در گفتوگو با همشهری میگوید: در 8.5ماه گذشته نگار کوچولو با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کرده است. زمانی که یکماه به دنیا آمدن او باقی بود، مادر نابینایش در هنگام پیاده روی به درون چاه فاضلابی سقوط کرد که دزدان، دریچه فلزی آن را برای فروش دزدیده بودند. همین باعث شد که او زودتر به دنیا بیاید و در زمان تولد نیز با چند بیماری دست به گریبان بود که خوشبختانه با تلاش زیاد پرسنل شیرخوارگاه آمنه، درمان شد.
با این حال از آنجا که باید وی تحت مراقبت خاص قرار میگرفت، بهزیستی اجازه نمیداد که وی به والدینش سپرده شود. این در حالی بود که والدین او بهشدت به او وابسته شده بودند و سرانجام با شکلگیری پروندهای در این خصوص، قاضی حکم داد که نگار به یک شرط به خانه برگردد. شرط قاضی این بود که پرستاری استخدام شود که بتواند تمام وقت در خانه مراقب دختربچه باشد و به پدر و مادر نگار نیز کمک کند تا بتوانند با فرزندشان ارتباط عاطفی برقرار کنند. اما هنوز موفق به استخدام چنین پرستاری نشدهایم و به همین دلیل نگار هنوز در شیرخوارگاه به سر میبرد.